زندگینامه میرزا غلامرضا اصفهانی

غلامرضا اصفهانی

 

علی راهجیری

              مرحوم میرزا غلامرضا اصفهانی یکی از خوشنویسان بزرگ قرن اخیر و همزمان با محمدرضای کلهر (۱۲۴۵-۱۳۱۰ ه . ق) قداوه‌الکتاب بود، که شهرتش در آفاق منبطست. او خط نستعلیق را بسیار عالی و درست و کامل و استادانه مینوشت و خصوصاً در فن کتیبه‌نگاری و ترکیب کردن کلمات شیوه‌یی ممتاز از اقران داشت و علاوه بر مراتب هنرمندی طبع شعر نیز داشته و گاه گاه بگفتن نظم میل و رغبت میکرد. از آثار باقیمانده موجود وی درمی‌یابیم که علاوه بر قلم نستعلیق در خط شکسته نیز دارای مهارتی کامل بود و در این قلم استادی مسلم شناخته می‌شد. عادت و شیوه وی چنین بود که بجای امضاء در ذیل آثار خویش گاهی خطوط خود را با رقم (یا علی مدد) یا (یا علی مدد است) مشخص میکرد. حتی برخی از شاگردانش به تقلید از استاد بعضی مشقها و الواح خطی خود را با رقم (یا علی مدد است) تزیین می‌کردند که به علت تشابه شیوه و سبک خط گاهی از اوقات امر تشخیص و تمیز خطوط استاد و شاگرد از هم مشکل میشد.

            از مطلب دور نرویم. متأسفانه تاکنون کسی شرح حالی از آن مرحوم بطوریکه شایسته مقام و روشنگر گوشه‌های تاریک زندگی وی باشد ننوشته و اگر در معدودی از مآخذ همه چیزی آمده چندان مجمل است که مطلبی درست و روشم بدست نمی‌دهد. چنانکه مرحوم محمد حسن خان اعتمادالسلطنه در کتاب المآثر و الاثار صفحه ۲۰۳ در ترجمه احوال استاد به آوردن مختصری بسنده کرده و همین اندازه می‌نویسد: «میرزا غلامرضا خوشنویس در خط نستعلیق استادی ماهر و خداوند قلمی قادر بود. کتابه مدرسه سپهسالار اعظم حاج میرزا حسین خان اوائلش به خط اوست» و از میان فضلای اخیر که در امر خط تحقیقی کرده‌اند مرحوم دکتر بیانی است که در دفتر خود بنام احوال و آثار خوشنویسان در شرح حالی نسبتاً‌روشن یکجا یک مکتوب و جاهایی قسمتهایی از مکاتیب دیگر او را حروف‌چینی و در آن شرح احوال آورده است ولی حقیر را توفیق مدد نمود که به اصل آن مکاتیب دست یافتند و برای نخستین بار گراور آن نامه‌ها چاپ می‌شود.

            باری از مطالب این چند نامه درمی‌یابیم که پدر میرزا غلامرضا – میرزا جان از اصفهان به طهران آمد و در این شهر اقامت گزید و به قنادی مشغول شد و همسری نیز برگزید و صاحب چند دختر گردید و چون پسری نداشت به مشهد رفت و از ثامن‌الائمه خواست تا خداوند پسری به وی عطا فرماید . . . آرزویش برآورده شد و ازین رو نام آن پسر را غلامرضا نهاد.

 
   

            در نامه‌یی که به قلم معتضدالدوله (به ظن غالب باید از شاگردان مرحوم غلامرضا باشد) نوشته شده نکاتی جالب از زندگانی مجهول استاد بر ما آشکار می‌شود که میرزا غلامرضا قبل از سن بلوغ در حسن خط و فضل به اشتهار رسیده بود و موقعی که خطش را به نظر محمدشاه قاجار رساندند شاه وی را احضار و امتحان کرد و پس از توفیق او در امتحان مورد مرحمت و مکرمت قرار گرفت و علاوه بر دریافت صله و انعام مقامی در دربار یافت و تعلیم خط برخی از شاهزادگان نیز بوی محول گردید و باز از مفاد نامه استنیاط می‌شود که این استاد پس از فوت محمدشاه در خانه خود به نوشتن خط و تعلیم شاگردان پرداخت و در اواخر عمر بوسیله مرحوم سید زین‌العابدین امام جمعه وقت کلاه مستوفی‌گری وی به عمامه تغییر یافت. اینک همان نامه در اینجا عیناً گراور و به نظر خوانندگان میرسد (شکل ۱).

            برای روشن شدن احوال میرزا غلامرضا نامه‌ی دیگری که نمونه خط و انشای میرزاست عیناً‌نقل می‌کنم: (شکل ۲).

   

(شکل ۲)

(شکل ۱)

 

            در اخبار ائمه اطهار علیهم سلام‌الله الملک‌الجبار آمده که خواب مجعول به هم بافتن از شاه راه صواب انحراف و از پیشگاه حضرت احدیت روی برتافتن است. با وجود ایمان بدین فرمان محض عرض تشکر و تفاخر به همگان این چند سطر را به یادگار می‌نگارد.هنگام صبی که آغاز نماست قریب هفتاد سال از سنین عصرم گذشته و در دبستان به خواندن قرآن کریم و فرقان عظیم اشتغال داشت. شبی به خواب بزرگواری ارشادم نموده به تقبیل آستان ملایک پاسبان شاه اولیا علیه و علی ابنائه آلاف التحیه و الثناء راهبری فرمود در دنبالش شتافتم تا فضایی که انتهایش ایوانی داشت یافتم که در گوشه آنجا حضرت شاه اولیا ارواح‌العالمین له الفدا توقف داشتند حکم تقرب عتبه علیه‌ام نمود چون نزدیکتر شدم فرمود مشقت را بیاور. علی‌الفور صفحه کاغذ و قلم و دواتی به حضور مبارک تقدیم نمودم. در وسط آن صحیفه لام الف و یائی بدین شکل نگاشته مرحمت فرمودند از این رو بنگار. زیاده از این بخاطر نیست بالجمله فردای آن شب در دبیرستان به همگنان بیان این شرافت می‌کرد. معلم صورت خواب را سؤال نمود. این بنده صورت ماجرا کماجرا بازگفت دیگر روز حقیر را به تحصیل خط واداشت.

 
 

            بعد از دوسال زیاده یا کم بر جمله همگنان برتری جسته و درسال  پنجم آن تاریخ، محض امتیاز خط نستعلیق به خدمت شاهنشاه مبرور محمدشاه مغفور تاب ثراه مشرف شده،‌مورد عواطف شایان و تشریفات بی‌کران آمده چند سال حسب‌الامر ایام آدینه بدان فرخنده درگاه تشرف می‌جسته و همواره به مراحم عالیه و خلاع فاخره از قبیل قلمدان دوات مرصع و شالهای ترمه کشمیری و چند کلیچه ترمه و وجوه نقدی سرافراز می‌نمود. عجب‌تر آنکه در سال چهل و یک از سنین عمر به زیارت آن درگاه عرش اشتباه مفتخر آمد تا معلوم باشد که دولت در آن سرا و آسایش در آن در است. محض عرض تشکر قلمی شد.

آن شب قدر که  این  تازه  براتم  دادند

                        چه مبارک سحری  بود و چه فرخنده شبی

فی شهر جمادی‌الاخر سنه ۱۳۰۲ یا علی مدد است

   

نمونه‌ای از خط غلامرضا اصفهانی

 

            مکتوب زیر عریضه‌ایست که میرزا غلامرضا خطاب به ناصرالدین شاه قاجار نوشته است (شکل ۳).

            میرزا غلامرضا پس از درگذشت محمدشاه قاجار همچنان مورد توجه و الطاف فرزندش ناصرالدین شاه نیز بوده و به واسطه اشتهار در هنر و فضل و محبوبیتی که در بین مردم به هم رسانیده بود و حتی وجود شاگردان و مریدان کثیرش که چون پروانه به دور شمع وجود این استاد جمع جمع آمده بودند، محسود اقران و ارباب غرض گریده و سرانجام منجر به سعایت وی گردید و به تهمت ناروای بابی‌گری متهمش ساختند «رب شهرتاً لا اصل له» لذا میرزا غلامرضا مغضوب و دستگیر و فرمان قتل وی صادر شد اما ظاهراً به شفاعت یکی از اعیان و یا شاهزادگان قاجاری (شاید دوست علیخان معیرالممالک) از مرگ نجات یافت و در نامه‌یی که مشروح آن کلیشه شده کلیه اتهاماتی را که موجب برانگیخته شدن خشم شاه و صدور فرمان قتل وی گردیده بی‌مورد دانسته و از ناصرالدین شاه قاجار استدعای بذل توجه و برقراری مستمری به مفاد: الفقر سوادالوجه و نیز عنایت و بخشش کرده است . . . (شکل ۴).

 
   

            یکی دیگر از وقایع جالب دوران زندگانی او اینست که میرزا غلامرضا یک برگ حواله پانصد تومانی به خط مرحوم دوستمحمد خان معیر که در خدمتش به سر می‌برد جعل کرده و پانصد تومان از صندوق‌دار دریافت نمود، هنگام محاسبه معیر متوجه و موشوع برملا میشود و چون داستان به سمع ناصرالدین شاه رسید امر کرد دست میرزا غلامرضا را قطع کنند معیر وساطت کرد و با پرداخت مبلغ معتنی‌بهی از اجرای این فرمان جلوگیری نمود. به پاس این محبت بود که میرزا تابلو بزرگ و زیبایی (تابلو نادعلیاً مظهر العجائب . . . الخ) به طول دو متر و نیم و عرض یک متر و نیم با طلای ناب برای مرحوم معیر نوشت که تا جائی که نگارنده اطلاع دارد این تابلو نفیس زمانی نزد نقاش معاصر آقای عیسی بهزادی بود و اکنون چندی است که در اختیار آقای احمد سهیلی خوانساری قرار دارد.

 

(شکل ۳)

 

            این خوشنویس عالیقدر نسخه‌های متعددی از مناجات‌نامه حضرت علی علیه‌السلام برای دوستمحمدخان و دوستعلی‌خان معیر و دیگر اعیان و بزرگان زمان خود تحریر کرده و از آنان انعام‌های قابل توجهی دریافت کرده است و بعلاوه ازین استاد مرقعات خطی – کتب – قطعات تابلوهای نفیس فراوان دیگر در کتابخانه‌های زیر موجود است:

            کتابخانه سلطنتی – کتابخانه کجلس شورای ملی – کتابخانه ملی – کتابخانه حاج حسین آقا ملک – کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران – کتابخانه ملی پاریس و کتابخانه‌های خصوصی مرحوم سید نصرالله تقوی – و سلطان القرائی – کریم‌زاده – دکتر مهدی بیانی و غیره و غیره .

   

(شکل ۴)

 

            پاره‌ای از کتیبه‌های مسجد سپهسالار به خط شیوای نستعلیق و از یادگارهای این استاد نامی و از بهترین خطوط اوست. شمار شاگردانش بسیارست شیخ محمد مجدالکتاب نویسنده کتیبه‌های ضریح شاهزاده حسین در قزوین از متعلمین خط‌نگاری اوست و میرزا ابراهیم طهرانی مشهور به میرزا عمو نویسنده کتیبه اطراف صحن مقابل بقعه‌ی امامزاده حمزه در شهر ری نیز از شاگردان چیره‌دست و معروف اوست.

            میرزا غلامرضا در سال ۱۳۰۴ هجری قمری داعی حق را اجابت گفته و چهره در نقاب خاک کشیده، مزارش در صفائیه ابن‌بابویه است رحمه‌الله علیه.


پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

شما می‌توانید از این دستورات HTML استفاده کنید: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <strike> <strong>